علیانوشت
السلام ایحضرت شیخ الکلید
آیا بازهم کلیدت رومیشه دید
ازوفای روزگاران چه خبر؟
بازهم داری پُلی توپشت سر
تاریخ مغزپسته هاکه گذشته
کاشی میبدیزدکه شکسته
رنگ سبزلجنی هم خشک شده
مخملک هاهم که گویامُشک شده
اون بابا،بااوباما،رفت بیصدا
این بابا،تااوباما،که نیست باما
باهمان وعده های ازتوخالی
برای مردم نذاشتی احوالی
آیابازهم برهمان طریقی تو؟
یعنی درلجاجت باحریقی تو
آیاوقتش نرسیده راست بگی
چه فرقی داره دروغهاباریگی
دیدی فرق کدخداراباخدا؟
قدرت اون بیشتربودیااوباما
فهمیدی چطوری مات زده شدی
همزمان بدطوری آزرده شدی
تازمان باقیست قفلی بازکن
قصه را بانام دوست آغازکن
ابتداازفریدون کنار بگیر
اورا از سهام داردلاربگیر
ازمدیران نجومی کن سوال
تامبادادودشوداین اموال
بیت المال نبوده اموال البیت
این دیگه پیدابوده بی چراغ لیت
محض خشنودی خالق جهان
اندکی صادق باش بامردمان
میگذره دنیافوری خیلی زود
شاه باشی یاگدافرقی نبود
چه رییس مصلحت چه دولت
وقت مرگ باشدندای عدالت
یک کفن بارمجازاست بهرمرگ
غیرازین دنیانمی ارزدبه برگ
آنچه علیاگفته است بی واهمه
چونکه زخم هایش بدون مرهمه
علی_سرابی_یاقوند
لرپرس
௹ ازلطف شما بی نهایت سپاسگزارم௹